:سقراط در نگرش فلسفی خویش، خرد و دانش را برترین فضیلت میشمرد. اگرچه او میگفت که
من میدانم که هیچ چیز نمیدانم
I know that I know nothing
ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα
اما بر این باور بود که جستجوی دانش و فضیلتی که همراه آن است، سرچشمه تمامی فضایل خوب دیگر در جهان است. از همین رو هر کس بدون فضیلت خرد و دانش عمل کند، کار و کنش او تنها از روی نادانی یوده است.
این کاوش پیوسته سقراط در زندگی و میل به واکاوی بیشترو ترویج فضیلت دانش و بینش خردگرا در میان جوانان و مردم آتن بود که حاکمان مستبد آن روزگار آتن را آشفته ساخت. حکومت از جایگاه مردمی و نفوذ اندیشه های سقراط در افکار عمومی بیمناک بود، از همین رو وی را به بیتقوایی و منحرف کردن جوانان متهم کرد. محاکمه او یک محاکمه مذهبی و سیاسی بود. با وجود دفاعیات سقراط، او مجرم شناخته شد.
افلاطون که خود در جلسهٔ محاکمه حاضر بوده، در رسالهٔ آپولوژی نوشتهاست، در ابتدا اتهام سقراط به او فهمانده میشود و سپس سقراط در مقام دفاع از خود برمیآید. او منکر منحرف کردن جوانان میشود. سقراط در دفاعیاتش شرح میدهد که نه تنها عموم مردم بلکه معبد دلفی او را داناترین افراد بشر دانسته، در حالی که تنها علمی که او دارد، علم به جهل خویشتن است. سقراط میگوید که او منکر خدایان آتن است، او آموزاندن فلسفه و دعوت به اندیشه کردن را وظیفه و خویشکاری خود میداند.
در پایان قضات به سقراط حکم میدهند یا جام زهر را سر بکشد یا به گمراه کردن مردم و نادرستی سخنانش اعتراف کند. سقراط گزینه نخست را انتخاب کرد.
هنگام رهسپاری بسوی زندان سقراط با رد پیشنهاد فرار رو به شاگردان میگوید: دغدغه به خود راه ندهید و به خود بگویید که تنها جسم مرا به خاک خواهید گذاشت و نه اندیشه مرا؛ چه انسان وقتی میمیرد که اندیشه اش را دفن کنند.
افلاطون در گفتار فیدون مینویسد که پس از گفتن این سخنان، سقراط برای استحمام به اتاق دیگری میرود. پس از استحمام نیز مدتی در همان اتاق میماند تا اینکه نزدیک غروب آفتاب به نزد شاگردانش بازمیگردد. در همین هنگام زندانبان میرسد و به سقراط میگوید که او را نجیبترین و شریفترین و بهترین کسانی میداند که به این زندان آمدهاند: من میدانم که حتی در این وضع تو به من خشم نخواهی گرفت و خشم تو متوجه جنایتکاران حقیقی خواهد بود که آنها را میشناسی. زندانبان سپس با اندوه خارج میشود.
تاثیر اندیشه و نگرش سقراط تا دیر زمانی بر فلسفه یونان باستان باقی ماند، اما اعدام او با «شوکران» توسط حکومت مستبد آن روزگار آتن همیشه یادآور خطری است که حکومتهای ظالم و خودکامه میتوانند برای دیدگاههای آزاداندیشانه داشته باشند.
No comments:
Post a Comment