زمستان ۸۶ به همراه دوستی نازنین و در معیت روانشاد دکتر عبدالعظیم رضایی به منزل دختر زندیاد احمد کسروی رفتیم. پس از گذشت سالیان هنوز هم داغ این غم برای این خانواده تازه است و یادآوریش اشک را از چشمانشان جاری میساخت.
و چه تنها بود کسروی که نه دولت و دربار پناهش بود، نه جامعه ای که برای آن دل میسوزاند...
No comments:
Post a Comment