نگارش: فرید شولیزاده
هفته نامه امرداد
کعبه زرتشت در نقش رستم، یادمانی ازروزگار هخامنشی است، ساختمانی سنگی با شکلی مکعب گونه به ارتفاع 12 متر با کناره هائی بطول 30/7 متز. پیرامون کاربرد این سازه کهن، پژوهشگران و خاورشناسان دیدگاه های گوناگونی دارند و هنوز درباره آن نتوانسته اند به یک دیدگاه مشترک برسند و کماکان موضوع گنجایش آن را دارد که مورد پژوهش و کنکاش قرار بگیرد.
چندسال پیش در شماره«10» فصل نامه پارسیان یزد، جستاری پیرامون سازه نامور به کعبه زرتشت و گمانه هائی پیرامون کاربری آن بچاپ رسیده بود. همین نوشتار محرکی شد تا نگارنده در فرای گمانه هایی که آن بنای سنگی را محل نگهداری آتش و یا آتشکده قلمداد می کند و یا دیدگاهی که آن مکان را جایگاهی برای مومیائی کردن پیکر مرده شاه معرفی می کند و یا حدسیاتی که آن را محل نگهداری کتاب اوستا و درفشهای شاهی می داند! و… که البته هرکدام به دلایل مختلف مردود دانسته شده این بار از منظر فرهنگ و آیین زرتشتی به کاربری این بنا بنگرم.
همانگونه که واقفید از دهه 1320خورشیدی بدین سو، بنابر دگرگونی های اجتماعی و نیاز زمانه، تدفین پیکر درگذشتگان زرتشتی در خاک، جای سپردن مردگان به سنگ(قرار دادن در دخمه) را گرفت. با منسوخ شدن آن روش کفن و دفن ،میرود که رفته رفته باورهائی که همراه با آن روش تدفین کهن وجود داشت نیز بدست فراموشی سپرده شود؟!
زرتشتیان بر این باورند که روان فرد درگذشته تا سه شبانه روز در اطراف و بالای پیکرخویش می ماند و پس از شب سوم و در بامداد روز چهارم پیکر خویش را ترک گفته و در کنار پل چینود به داوری کردار و گفتار خویش فراخوانده می شود تا تکلیف خویش را بداند که در زمره گناهکاران است یا رستگاران.
درگذشته زرتشتیان برای آنکه در این مدت سه شب پس از مرگ، روان درگذشته از تنهائی و تاریکی نهراسد! دست به کاری هایی :بدین شرح میزدند
در پائین تپه ها و یا بلندی هائی که برفراز آن استودان ساخته شده بود، ساختمانی در 2 طبقه بنا میشده که معمولا” با دخمه 200 متر کمتر یا بیشتر فاصله داشت و از آن برای پاکشورخانه و انجام مراسم بعد از فوت اشخاص درگذشته و همینطور مراسم آتش سوزها استفاده میکردن.
آتش سوزها که معمولا دو نفر بودند وظیفه داشتند از روزی که مرده را در دخمه قرار می دادند، تا سه شب در اتاق خاصی که به آن برج فانوس می گفتند [نمونه ای از آن هنوز هم در روستای چم وجود دارد] و دهلیز های آن رو به دخمه و مخصوص این کار بود آتشی افروخته و از سر شب تا صبح آن را فروزان نگه دارند.
بدین منظوردهلیزی پنجره مانند و کوچکی روی دیوار دخمه ایجاد می کردند، بطوری که آن دریچه دقیقا” در امتداد برج فانوس پائین تپه و شعله های سوزان آتش درون آن باشد و نور آتش تا صبح بداخل دخمه بتابد و با روشن کردن آن فضا، ترس از مرگ و تنهائی و تاریکی از روان مرده دور شود.
در کنار این آتش افروختن در برج فانوس، بستگان درگذشته برای او مراسم دروُن، سِدوش و شبگیر می گرفتند و از درگاه اهورامزدا برای وی طلب مغفرت و آمرزش می کردند و برای بوخت [=نیک بختی،رستگاری] روان وی دعا و نیایش می خواندند.
با این پیش فرض که هخامنشیان پیرو آیین زرتشت بوده اند و آگاهی از پیشینه و آیین های کفن و دفن زرتشتیان، میتوان این گمانه را پیش کشید که هدف از ساختن این بنای 2 طبقه(کعبه زرتشت) در مجموعه آرامگاه های تخت رستم، ساخت برج فانوس و مراسم آتش سوزی سه شب اول مرگ، برای پیکر درگذشتگان درون آن دخمه ها بوده است.
مانند همین سازه کعبه زرتشت در پاسارگاد و در مجاورت آرامگاه کورش نیز وجود دارد که با تکیه بر همین گمانه میتواند بمنظور انجام همین مراسم آتش افروزی درگذشته بوده باشد. گریشمن این سه بنای واقع در دشت پاسارگاد، نقش رستم و شوش(منسوب به اردشیر دوم) را صرفا” محل نگهداری آتش دانسته است. به گمان نگارنده این 3 بنای سنگی، برج فانوس دخمه و مکان آتش سوزی سه شب اول مرگ و برای مراسم بعد از دفن پیکر خاندان هخامنشی بوده باشد. محل قرار گیری دهلیزهای این سه بنا و مشرف بودن آنها به ورودی دخمه ها نیز خود میتواند گواهی بر این سخن باشد…
هنوز هم در مناطقی از زاگرس مرکزی مانند بختیاری و لرستان، بر روی گور تازه درگذشته، شب ها آتش روشن میکنند و باور آنها در این زمینه نزدیک به زرتشتیان است.
با وجود دگرگونی در شیوه کفن و دفن، هنوز هم در آرامگاه زرتشتیان آپریگون(مجمر آتشدان) بزرگی در آرامستان قرار دارد که برای افروختن آتش و پراکندن بوی خوش از آن یاری میگیرند...
یاری نامه:
1:دین نامه(خورشید نگرشنی)، رشید شهمردان، انتشارات سازمان جوانان زرتشتی بمبئی 1330 خورشیدی
2:آیین کفن و دفن زرتشتیان، اردشیر آذرگشسب،تهران 1348
3:روش تدفین در ایران باستان، فریدون شیرمرد فرهمند، انتشارات فروهر 1377
4:دادگاه چم، نسیم علیپور، نشر سمیرا 1384
No comments:
Post a Comment