Saturday, January 30, 2010

مصاحبه فرید شولیزاده با دکتر داریوش اکبرزاده


هفته نامه امرداد

بهمن 1388 موزه ملی ایران

«دکتر داریوش اکبرزاده» مدیر گروه رشته‌ی «فرهنگ و زبان‌های باستانی» دانشگاه آزاد اسلامی «اَبهر»، عضو هیات علمی سازمان میراث فرهنگی و کارشناس ارشد موزه ملی ایران، سردبیر دوفصلنامه پژوهشی «پیام باستان‌شناس»، کارشناس برنامه فراملی «یادمان» در شبکه‌ی جهانی صدای آشنا، نویسنده‌ی آثاری در حوزه‌ی زبان‌های باستانی، چون: «سنگ‌نبشته‌های کرتیر، موبدان‌موبد»، «کتیبه‌های پهلوی»، «کتیبه‌های فارسی میانه»، «کتیبه‌های پهلوی اشکانی»(پارتی) و...
«دکتر داریوش اکبرزاده»، دانش‌آموخته رشته‌ی «فرهنگ و زبان‌های باستانی» از دانشگاه آزاد اسلامی تهران(واحد علوم تحقیقات) است. وی در دوره‌ی تحصیل و سپس زندگی حرفه‌ای به‌عنوان یک پژوهشگر؛ همکاری پیوسته ای با استاد «دکتر کتایون مزداپور» داشته است.
دکتر داریوش اکبرزاده ساعاتی در دفتر کارشان در موزه ملی ایران پذیرای ما بودند. در بخشی از این نشست پیرامون پیشامدهای سه‌ماه گذشته و دو مصاحبه‌ی روزنامه‌ی «اعتماد» با آقای «پرویز رجبی»(:12آبان‌ماه و 20دی‌ماه)؛ با ایشان به گفت‌وگو نشستیم:

س: آقای دکتر در چند ماه اخیر شاهد انکار بدیهیات روشن تاریخی در روزنامه‌ی «اعتماد» بودیم. حقایق تاریخی زندگانی و سیرت کوروش هخامنشی، به‌ویژه درون‌مایه فرمان وی از سوی کسانی به زیر سوال برده شد که خود در آثارشان زمانی به مدح و ستایش آن پرداخته‌اند. نفی این بدیهیات تاریخی را چگونه می‌بینید؟

پ: من سخنان این دوستان را تنها به پای کم‌لطفی و بی‌انصافی آنها می‌گذارم. یک نکته‌ی مهمی هست که در محافل فرهنگی به آن توجه درستی نمی‌شود، کشور ما فاقد متخصصان «آشورشناسی» است. این فقدان یکی از بزرگ‌ترین و هولناک‌ترین ضرباتی است که ما در درازای عمر هفتاد ساله‌ی دانشگاه در کشورمان خورده‌ایم. در زیر گروه رشته‌ی آشورشناسی تخصص‌هایی چون «متون بابلی کهنه»، «بابلی میانه» و «بابلی نو» را داریم همینطور «ایلام شناسی»، «سومر شناسی» به‌ویژه زبان سومری و... همه در این مجموعه هستند. با وجود آنکه کشور ایران مجموعه‌ی بزرگی از نوشتارها و یادمان‌های باستانی در حوزه‌ی آشورشناسی را در موزه‌ی ملی ایران، خوزستان، فارس و... در اختیار دارد، ولی حتی یک نفر هم متخصص در این حوزه نداریم. خود‌ به خود اظهار نظر کسانی که در این رشته‌ی آشورشناسی فارق‌التحصیل نشده‌اند، به لحاظ علمی کمرنگ خواهد بود.
اما به‌طور ویژه فرمان کوروش هخامنشی؛ این فرمان در دهه‌ی هفتاد میلادی از سوی «سازمان ملل متحد» به‌عنوان نخستین نماد صلح، مدارای مذهبی، برابری و همزیستی در تاریخ بشر انتخاب شد. یک مولاژ(:نسخه کپی) از آن تهیه و در سازمان ملل متحد نگهداری می‌شود. باید بدانید که جامعه‌ی جهانی بی‌سبب به این نتیجه نرسیده است، چنانکه نفی حقیقت تاریخی این منشور توهین به شعور بشریت است. 
اگر به درون‌مایه این استوانه‌ی گلی برگردیم با واقعیت‌هایی غیرقابل انکار مواجه می‌شویم. در متن فرمان گفته می‌شود که کوروش با حمایت و پشتیبانی خدای مردوک وارد بابل می‌شود اما به صراحت گفته می‌شود که مردم در انجام فرائض دینی‌شان آزاد هستند. کوروش به روشنی می‌گوید که مردم را در جای خودشان(:خانمان و سرزمینشان) نشانید و خدایانی که پیکره‌هایشان به اسارت آورده شده بود(:خدایان سومری) بر جای خودشان برگرداند و پرستشگاه‌هایی که ویران شده بود را مرمت کرد. این در حالی است که کوروش به آن خدایان و پرستشگاه‌ها باور مذهبی نداشت و دینی متفاوت از آن مردم داشت. این فرمان کوروش بزرگ را که سرشار از آزادگی، آزاداندیشی، برابری‌جویی و احترام به مرام و کیش دیگر انسان‌ها است.

س: زمانی که یک نشریه سراسری چون روزنامه‌ی «اعتماد» مروج این سخنان بی‌پایه و ناروا می‌شود و اطلاعات نادرست به خورد خواننده‌ی عام که هیچ آگاهی از ریز پژوهش‌های تاریخی ندارد، می‌دهد،‌ چه باید کرد؟

پ: ببینید در هیچ کجای دنیا در گفتمان‌های حرفه‌ای و علمی این اختلاف‌ها و تنش‌هایی که در این چند ماه شاهد نمونه‌ای از آن بودید، دیده نمی‌شود. اما در کشوری مانند ایران طبیعی است! وقتی در ایران متخصص در رشته‌ای نداریم(:آشورشناسی)، افراد غیرمتخصص به خودشان اجازه می‌دهند که در مورد مسائل خارج از تخصصشان اظهار نظر کنند. یکی از مشکلات بزرگ ما این است که حرفه‌ای پژوهش نمی‌کنیم. در دنیا افراد در یک حوزه‌ی زبان شناسی بطور مثال بابلی نو یا بابلی کهنه یا زبان پهلوی یا...تخصصی و حرفه‌ای کار می‌کنند و از آن حوزه بیرون نمی‌روند. اما در ایران این‌گونه نیست. چنان‌که خود شاهد هستید افراد به خود اجازه می‌دهند که در یک گستره‌ی بزرگ به اظهار نظر بپردازند.

س: استاد راهکار بلند مدت این مشکل بی‌شک تربیت نیروی متخصص است و به دانشگاه‌های ما بر‌می‌گردد که باید پژوهشگر حرفه‌ای تربیت کنند، اما راهکار کوتاه مدت چیست؟

پ: راهکار کوتاه‌ مدت خود شما(:هفته‌نامه امرداد) و سایر نهادهای فرهنگی دوستدار ایران هستید. شما به‌عنوان یک نشریه تخصصی در حوزه‌ی ایران‌شناسی، می‌توانید در این موارد آگاهی رسانی شفاف داشته باشید. آگاهی رسانی دقیق، شفاف و مستمر شما در کوتاه مدت تا حدود زیادی جلوی این غرض‌ورزی‌ها را خواهد گرفت. خود ما هم در موزه‌ی ملی ایران، هر سه‌شنبه‌ی آخرماه جلسات سخنرانی در حوزه‌ی تاریخ و فرهنگ ایران داریم.

س: آقای دکتر با توجه به آنکه برد تخصصی شما رشته‌ی فرهنگ و زبان‌های ایران باستان است و شما مدرس این رشته در دانشگاه‌های ایران هستید، سخنان آقای «پرویز رجبی» پیرامون کتاب «گاتها» و زیر سوال بردن اصالت این کتاب آسمانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا در اصالت گاتهای اشوزرتشت می‌توان تردید کرد؟

پ: این موضوع خیلی روشن و آشکار است، حتا برای کسانی که اندک آگاهی از اوستا دارند. باید به‌روشني بگویم که من این سخنان را یک شوخی قلمداد می‌کنم، این‌که کسی منکر یکی از کهن‌ترین میراث‌ها و یادگار نوشته‌های پرافتخار بشری بشود.
در گاتها اشوزرتشت بارها از خود با عنوان سوم شخص و اول شخص نام می‌برد. چنان‌که داریوش بزرگ در کتیبه‌های خود از طرف خودش نام می‌برد و اصل و نسب خود را برمی‌شمارد. حال کسی بیایید و منکر این حقایق آشکار شود و بگوید این کتیبه از داریوش نیست و چنین شخصیتی وجود ندارد!! من به عنوان کسی که به‌طور روزانه با زبان اوستایی سروکار دارد به شما می‌گویم که «گاتها» کهن‌ترین بخش اوستا و بی‌هیچ شک و گمانی سروده‌ی اشوزرتشت است. نام اشوزرتشت به کرات در گاتها برده می‌شود و طبعا" شخص دیگری به‌نام زرتشت نمی‌تواند آن را بسراید. اگر قرار بود گاتها یا بخشی از آن به‌نام زرتشت سروده می‌شد و یا در روزگار پسین‌تر فرد دیگری این کار را انجام می‌داد، بی‌شک از لحاظ گویشی دچار مشکل می‌شد، ولی آشکار و کهن بودن این زبان خود دال بر رد این ادعای پوچ و بی‌پایه است.

س: آقای دکتر آیا امکان دارد که در سده‌های اخیر کسی چنین سروده‌هایی بگوید یا چیزی به آن بیافزاید؟

پ: این کار در حوزه‌ی زبان‌های باستانی غیر ممکن است. چند هزار سال پیش در همان دوره‌ی اوستا هم غیر ممکن بوده است. من برای شما یک مثال می‌زنم تا بهتر موضوع را لمس کنید. در بخش موزه و یادمان‌های فرهنگی ما با اشیاء بدلی مواجه می‌شویم که بسیار حرفه‌ای و ماهرانه جعل شده‌اند، کپی شده‌اند و یا نوشته‌شده اند. ولی به شوند آنکه امروز دانش ما در این حوزه بسیار پیشرفت کرده و ما به فن‌آوری پیش‌رفته‌ای دسترسی داریم، تشخیص این موارد بسیار آسان است. به‌ویژه در حوزه دانش اوستا شناسی چنین چیزی غیر ممکن خواهد بود. ساختار زبان گاتها و اوستا به گونه‌ای شگفت‌آور اصیل و بکر است. بیان این سخنان از سوی کسانی که دستی در پژوهش‌هاي ايرانشناسي دارند، تنها اعتبار علمی خودشان را زیر سوال خواهد برد.



No comments:

Post a Comment

The Sound of Silence آوای سکوت

Hello darkness, my old friend   سلام تاریکی دوست قدیمی من I've come to talk with you again آمده ام تا دگربار با تو سخن بگویم Because a v...